جدول جو
جدول جو

معنی باد و بروت - جستجوی لغت در جدول جو

باد و بروت
خودبینی، خودپسندی، عجب، تکبر، غرور، باد بروت، باد سبلت برای مثال چند دعویّ و دم و بادوبروت / ای تو را خانه چو بیت العنکبوت (مولوی - ۱۲۹)
تصویری از باد و بروت
تصویر باد و بروت
فرهنگ فارسی عمید
باد و بروت(دُ بُ)
باد بروت. کنایه از عجب و تکبر و غرور و نخوت و کبر و پندار و اعجاب و طنطنه و طمطراق باشد. رجوع به باد بروت شود
لغت نامه دهخدا
باد و بروت((دُ بُ))
غرور، خودنمایی
تصویری از باد و بروت
تصویر باد و بروت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باد و بود
تصویر باد و بود
کبر، غرور، خودبینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باد بروت
تصویر باد بروت
خودبینی، خودپسندی، عجب، تکبر، غرور، باد و بروت، باد سبلت
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
کرّ و فرّ و شکوه و جلال:
ای بسا باد و بوش تکسینان
ترت و مرت از دعای مسکینان.
سنایی.
رجوع به ’باد و بفش’ و ’بفش’ و ’بوش’ شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
روزگار و زمانه. حکیم سنایی فرماید:
هرکه چون عیسی از شره بجهد
از غم باد و بود خود برهد.
سنائی (از شرح حدیقه) (از آنندراج).
ظاهراً مرادف بود و نبود، هست و نیست، گذشته و آینده هم باشد
لغت نامه دهخدا
(دِ بُ / بادْ بُ)
کنایه از عجب و تکبر و غرور باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). مردم صاحب تکبر و خداوند غرور را گویند. (برهان). متکبر و مغرور و لاف زن و آنکه بر خود نازد و فخر کند و فیاش و بادبر. (ناظم الاطباء) :
گر باد بروتم بجز از خاک در تست
چون شانۀ نو سبلت و ریشم همه برکن.
سنائی.
چیست این باد بروت خواجگی
سیم دارم فاضلم باری کیم ؟
جمال الدین عبدالرزاق.
شمعی که نه از تو نور گیرد
از باد بروت خود بمیرد.
نظامی.
این باد بروت و نخوت اندربینی
آن روز که از عمل بیفتی بینی.
سعدی (مفردات).
کیست آن ظالم که از باد بروت
ظلم کرده ست و خراشیده ست روت ؟
مولوی.
من ترک هند و جیغۀ چیپال گفته ام
باد بروت جونه بیک جو نمیخرم.
شیخ آذری.
رجوع به باد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بادوبروت
تصویر بادوبروت
کرو فر غرور خودنمایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد و بود
تصویر باد و بود
((دُ))
مجازاً به معنای تکبر و خودبینی، هستی و لوازم آن
فرهنگ فارسی معین
تکبر و خودپسندی
فرهنگ گویش مازندرانی